بسم الله الرحمن الرحیم
از دیر باز تاکنون،اعتقاد به ظهور منجی امری مهم در اعتقادات تمام ادیان الهی بوده است.تمامی ادیان الهی همانگونه که ما مسلمانان و مخصوصاً شیعیان اعتقاد داریم،بر این عقیده هستند که سرانجام منجی آن ها خواهد آمد و آنها به پیروزی نهایی و به آسایش میرسند.
دین یهودیت هم از این قائده مستثنی نیست.همانگونه که ما به مهدی صاحب الزمان(عج)اعتقاد داریم،یهودی ها نیز به منجی دین خود یعنی ماشیح اعتقاد دارند و منتظر او هستند تا بیاید و انتقام آنان را میگیرند.
واژه «ماشیح» کلمه عبری و معادل واژه فارسی مسیحا، به معنای مسح شده یا به معنای تدهین شدن به روغن مقدس است. این واژه ابتدا مفهوم نجات بخشی نداشته، بلکه صرفاً یک لقب افتخارآمیز برای پادشاهان قدیم بنیاسرائیل بود، ولی بعدها به کاهنان بزرگ و در موردی به کوروش (پادشاه ایرانی) لقب ماشیح دادند، زیرا بر اساس متون مقدس یهود، نخستین بار این واژه به طالوت اطلاق شد، چون بنیاسرائیل در اوج بدبختی و فلاکت به سر میبردند و گرفتار انواع رنج و شدائد، دزدی و ظلم شده بودند، از اینرو برای رهایی از این دردسرها به خدمت سموئیل نبی ـ یکی از انبیای بنیاسرائیل ـ رسیدند و به ایشان پیشنهاد کردند حاکمی را بر آنها نصب کند، تا از این وضعیت اسفناک بیرون آیند و قدرت حفاظت از آنها و داراییهای آنان را داشته باشد، سموئیل هم طالوت را ماشیح ـ تدهین کننده ـ یهود نامید.
پس فهمیده میشود واژه ماشیح عنوان موعودخواهی و نجاتبخشی ـ که امروز مطرح است ـ در یهود نبوده و اساساً پیشینه آن در میان یهودیان، به زمان سموئیل محدود میشود و قبلاً چنین چیزی مطرح نبود، اگر چه برخی یهودیان تلاش کردند که این ماشیحگری را از تورات و اسفار آن به دست آوردند، ولی توفیق چندانی در این زمینه پیدا نکردند.
یهودیان از ابتدا منتظر ظهور ماشیح بودند تا اینکه 67 سال پیش فهمیدند که باید برای ظهور ماشیح در تلاش بود و زمینه را کامل برای ظهور او آماده کرد؛سرانجام به فکر تشکیل دولت یهودی به نام اسرائیل افتادند تا زمینه را فراهم کند تا ماشیح ظهور کند.
پس از تشکیل اسرائیل همانگونه که بر این اعتقاد بودند که مرکز حکومت ماشیح همان معبد یا کاخ سلیمان است.
بقیه در ادامه مطلب...